ديشب باران باريده بود .امروز در كنار رود شهر مان غوغا بود .
غوغاي صداي آب
نمي داني چه لذتي داشت تماشاي آن .
صداي غرش آب بود كه غوطه خوران مسير خود را مي رفت.
رود فرياد مي كشيد و منو به آرامش دعوت مي كرد.
آرامشي كه با ديدن دريا به من دست مي دهد.
بي شك در فضاي آبي روح به ما هديه شده است
، براي همين است كه هروقت صداي آب ، تلاطم دريا را مي شنويم .آرام مي گيريم.
چون روحمان آرام مي گيرد.
به روزهاي غوطه ور در آب شور فكر مي كنم . كه روح و جسممان در آن شكل گرفته است
شايد دوباره براي تكامل به دنياي آبي ديگري برويم شايد................
غوغاي صداي آب
نمي داني چه لذتي داشت تماشاي آن .
صداي غرش آب بود كه غوطه خوران مسير خود را مي رفت.
رود فرياد مي كشيد و منو به آرامش دعوت مي كرد.
آرامشي كه با ديدن دريا به من دست مي دهد.
بي شك در فضاي آبي روح به ما هديه شده است
، براي همين است كه هروقت صداي آب ، تلاطم دريا را مي شنويم .آرام مي گيريم.
چون روحمان آرام مي گيرد.
به روزهاي غوطه ور در آب شور فكر مي كنم . كه روح و جسممان در آن شكل گرفته است
شايد دوباره براي تكامل به دنياي آبي ديگري برويم شايد................